زمانی که رحلت پیامبر(ص) فرا رسید ؛فرشته مرگ فروآمد وگفت :"ای رسول خدا!سلام برتو” پیامبر(ص)فرمود:"سلام برتو،ای فرشته ی مرگ !من ازتودر خواستی دارم ؟ “گفت :ای رسول خدا خواستت چیست؟گفت “خواستم آن است که جان مرا نگیری تا جبرئیل بیاید وبرمن سلام کندومن بروی سلام کنم".فرشته مرگ خارج شد،درحالی که می گفت :"وامحمدا!"جبرئیل را درهوا دید. جبرئیل به وی گفت :"ای فرشته مرگ آیا روح محمد(ص)را گرفتی؟” گفت:"نه، جبرئیل!ازمن خواست که روح وی را نگیرم تا تورا ببیند وتوبه وی سلام کنی واو به توسلام کند “.جبرئیل گفت:ای فرشته ی مرگ !آیا نمی بینی که درهای آسمان برای روح محمد(ص) گشوده شده است وحورالعین ها برای روح محمد(ص)خود را آراسته اند؟”

امالی شیخ صدوق جلد دوم

پیامبرگرامی اسلام در وصیتش به امام علی علیه السلام فرمود:ای علی ،دوازده ویژگی است که سزاواراست هرانسان مومنی درباره سفره ی غذا بداند.چهارویژگی برانسان واجب، چهارخصلت مستحب وچهار خصلت دیگرادب سفره است، اما واجبات سفره : شناخت چیزی که می خورد؛شروع کردن کردن بابسم الله الرحمن الرحیم؛شکرگزاری؛رضا.مستحبات آن؛نشستن برران چپ؛خوردن با سه انگشت ؛خوردن ازآنچه مقابل انسان است؛مکیدن انگشتان. ادب سفره: کوچک لقمه برداشتن؛ خوب جویدن؛کم نگاه کردن به چهره ی دیگران ؛ شستن دو دست.

خصال شیخ صدوق

هفتم صفر ولادت با سعادت حضرت امام موسی کاظم(ع) است والده آن حضرت حمیده خاتون است که حضرت امام صادق(ع) درباره ایشان فرموده:حمیده تصفیه شده از هر دنس وچرکی،مانندشمس طلا،پیوسته ملائکه اورا حراست وپاسبانی می نمودند؛ تارسید به من. شیخ کلینی ،قطب راوندی ودیگران روایت کرده اند:ابن عکاشه اسدی به خدمت حضرت امام محمدباقر(ع)آمد.حضرت اورا اکرام نمود،در اثنای سخن ابن عکاشه عرض کرد: یابن رسوالله (ص) چرا جعفر(ع) را تزویج نمی نمایی؟ به حد تزویج رسیده است. حضرت فرمود:به این زودی ،برده فروشی از اهل بربرخواهد آمد،در خانه ای میمون فرود خواهد آمد،راوی گفت :بعداز چند روز دیگر خدمت آن حضرت رفتم ،گفتم آن برده فروش آمده، گفت بروید ،وبا این همیان کنیزی از او بخرید وقتی به نزد آن برده فروش رفتیم ، گفت:کنیزانی که داشتم ،همه فروخته ام ،فقط دونفرمانده که یکی از دیگربهتراست،زمانی که آن دو را بیرو آوردند گفتم :آن جاریه که نیکوتراست ،به چند می فروشی؟ گفت قیمت آخرش هفتاد دینار است. گفتم  قیمت را کم کن .گفت هیچ کم نمی کنم ،ما گفتیم به آنچه در این کیسه است اورا می خریم ،مرد ریش سفیدی نزد او بود گفت کیسه را بگشا، ومبلغ را بشمار،فروشنده گفت اگر یک دینار ار هفتاد دینار کمتر باشد نمی فروشم ،چون شمردیم هفتاد دینار بود نه کمتر،ونه زیادتر،وقتی آن جاریه نزد امام محمدباقر بردیم امام از او سوال کرد اسمت چیست ؟گفت :حمیده حضرت فرمود پسندیده ای در دنیا؛وستایش کرده خواهی بود درآخرت.

منتهی الامال

فضیل بن یسارگفت:وقتی زیدبن علی(ع) کشته شد،مرکبی اجاره کردم وبه سوی مدینه حرکت کردم نزد امام صادق (ع) آمدم ،به من گفت “ای فضیل !عمویم زید،چه کار می کرد؟"گریه گلویم گرفت به من فرمود:آیا اورا کشتند؟ گفتم:آری به خدا. فرمود:وی را مصلوب کردند؟گفتم: آری ،به خدا اورا به دارآویختند!. امام شروع به گریستن کرد واشک های وی چنان برگونه اش جاری می شد که گویی مروارید است .سپس فرمود:ای فضیل !آیادرجنگِ عمویم علیه شامیان،شرکت کردی؟ گفت آری .فرمودچندنفرازآنان را کشتی؟ گفتم شش نفر، فرمو"نکنددر مورد ریختن خون آنان در تردید هستی؟” گفتم :اگردر تردید بودم ،مشارکت نمی کردم . روای گفت :شنیدم که می فرمود:"خداوند،مراهم در خون آنان شریک سازد!به خدا عمویم زیدویارانش شهیداز دنیا رفتند،همان گونه که علی بن ابی طالب ویارانش درگذشتند".

امالی شیخ صدوق

 خداوند متعال در آیه 14، سوره حجرات می فرماید:

قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَیئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ

عربهای بادیه‌نشین گفتند: «ایمان آورده‌ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، ولی بگویید اسلام آورده‌ایم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمی‌کند، خداوند، آمرزنده مهربان است.»

پیر ما امام خمینی چه زیبا فرمود:

“اگر ایمان وارد قلب شود همه امور اصلاح می شود“

ایمانی ما را به بهشت می برد که همراه با تقوی باشد.

«یا ایها الذین امنوا اتقوا الله حق تقاته و لا تموتنَّ اِلاّ و انتم مسلمون (102/ آل عمران)

ای کسانیکه ایمان آوردید، نهایت تقوی الهی را مراعات کنید و نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید.

خداوندا! قلب هایمان را پس از آنکه هدایت نمودی دستخوش انحراف مگردان و رحمت خاص خود را ارزانیمان کن چه به حقیقت تنها بخشنده راستین تو هستی وبس